مدح و شهادت امام سجاد علیه السلام
غم و اندوه و مصیبت همه جا یارش بود روز پیوسته ز محنت به شب تارش بود كــربــلا از نظــرش دور نـمـى شد آنى یــاد آن فـاجـعـه دائـم پــى آزارش بــود پیش رویش سر پرخون پدر بر سـر نـى پا به پا همسفرش بود و جلــودارش بود آن شـنـیـدم كه پـس از واقـعـۀ كــربـبـلا بیشتر گــریـه به یـاد شـهـدا كــارش بود آب مى دیــد به یــاد لـب عـطـشـان پــدر اشكش از دیده سرازیر به رخسارش بود گــریـۀ كـودك بى شیــر به یــاد اصـغــر شــرر خــرمن جان و دل افـكــارش بود پیش چشمش همه سیراب شدند از دم تیغ چــرخ با آل پـیـمـبـر سـر پیـكـارش بود شرح مظلومى هفتاد دو غـلطیـده بخـون روشن از چشمه چشمان گهـربارش بود زیـنـب آن رهـسپــر راه بــرادر تا شـام در اسارت همه جا مونس و غمخوارش بود خـطـبـۀ سیـد سجــاد كه در مسجـد شـام گـشت ایــراد نمــایــان هـم آثــارش بـود پــرده از آن همه بـیداد و جنایت بگرفت آنكه گـفتار خــدا منطق و گـفـتـارش بود عــاقبت فـتـنـۀ بدخــواه ز انـدازه گذشت آنچه را كرد همان فطرت كـردارش بود كرد مـسـمـوم تورا دشمن جـان تو ولـید چون براتى كه زغـم دیده خونبارش بود |